پست های مربوط به خرداد 85
آرشیو وبلاگ
+ نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم خرداد 1385 ساعت 16:58 شماره پست: 104
مطلب بصورت موقت و بدون نمایش در وبلاگ ثبت شده است
سلام:...
دارم شروع میکنم عادت کردن رو...
به اینجا... به این دفتر خاطرات جدیدم
از تمام حرفای دلم مینویسم ... تا یه وقت مجبور نشم از نگفتنیا برای کسی بگم که ...
بگذریم...
میخوام حرف بزنم
اینطوری دیگه غصه هام رو دلم سنگینی نمیکنه که نصفه شب یه دفعه با یه بغض سکوت شب رو بشکنه!.......
این چند روزه که خیلی بهم خوش گذشته ...
نمی دونم حتما باید حس کرده باشی وقتی ساعت از ۱ نصفه شب میگذره و یکی تو خونه به عقلش رسیده که وقت خوابه همه آروم حرف میزنن و کمکم چراغا خاموش میشه...
انگار یه عادته که از دو شب به بعد آروم حرف بزنی....توی تاریکی بشینی و یا به زور کتاب بخونی یا بنویسی یا بشینی پای T.V......
ولی وضع من اصلا اینطوری نیست بهتر بگم چهار روزه تو خونه چراغارو خاموش نکردم البته دوتاشون سوخت و نمی دونم چرا!... چراغا طاقت ندارن خیلی بیدار باشن ...
سکوت خونه هم بدجوری باعث شده با در و دیوار حرف بزنم بعضی وقتها حس میکنم اگه کسی من و ببینه که دارم تنهایی تو خونه چکار میکنم فکر میکنم دیوونه ام... ولی من فکر میکنم حرف زدن به این وسیله ها به خونه روح میده...
امیدوارم این وبلاگ عمرش به این زودیا تموم نشه...
من قبل ازینم وبلاگ مینوشتم....ولی خب سبکش فرق میکرد....